موضوعات قصه:
اعتماد به خدا
فروتنی و پرهیز از غرور
قدرت خدا
اهمیت فرمانبرداری از خدا
مهربانی با دیگران و پرهیز از ظلم
اسم من نیل است. من یک رود بزرگ هستم. می خواهم برایتان ماجرای حضرت موسی (ع) را تعریف کنم. او پیامبر بزرگ خدا بود. می خواست همه ی مردمان زمانش را به خداپرستی دعوت کند.
پادشاه زمان او «فرعون» بود. فرعون می گفت:«من خدا هستم و همه باید مرا بپرستند.» حضرت موسی(ع) و یارانش با او مبارزه کردند. فرعون بسیاری از آن ها را به زندان انداخت یا از بین برد.
تا این که بعد از سال ها تحمل سختی، خداوند به حضرت موسی(ع) و یارانش فرمود تا از آن سرزمین کوچ کنند.
فرعون و سربازانش هم پشت سر آن ها راه افتادند، تا آن ها را نابود کنند. مردان خدا به من رسیدند. راهی جز عبور از من برای نجات از دست دشمنان نبود. خداوند به حضرت موسی(ع) دستور داد عصایش را به من بزند!
من هم به دستور خدا کنار رفتم و راهی برای عبور آن ها باز کردم. آن ها خوش حال شدند و به راحتی به آن طرف آب رسیدند.
نوبت به فرعون و سربازانش رسید. وقتی خواستند از من عبور کنند باز هم به دستور خداوند موج هایم را به جای اول برگرداندم و همه ی ظالمان را نابود کردم.
خدایا! من نمی دانم چرا بعضی از آدم ها خودشان را بالاتر و بهتر از همه می دانند؟!
کاش هیچ کس مغرور نبود و خودش را بالاتر از دیگران نمی دانست!
حدیث موضوعی:
قالَ رسولُ الله صلى الله عليه وآله: مَن تَواضَعَ للهِ رَفَعَهُ اللهُ (کنز العمّال، ح 5768)
پیامبر اسلام (ص) فرمود: هرکس برای خدا فروتنی کند، خدا او را بالا میبرد.
نتیجهی قصه:
اگر به خدا اعتماد داشته باشیم و مغرور نباشیم، خدا همیشه کمکمون میکنه. اما اونهایی که به دیگران زور میگن و خودشون رو از همه بالاتر میدونن، بالاخره شکست میخورن.
فعالیت پیشنهادی:
نقاشی قصه: بچهها صحنهی باز شدن رود نیل و عبور حضرت موسی و قومش رو نقاشی کنن.
کاردستی: ساختن عصای موسی و رود شکافته شده با کاغذ رنگی
نمایش کوتاه: بچهها نقش حضرت موسی، فرعون، سربازها و نیل رو بازی کنن.
پرسش و پاسخ:
چرا فرعون بد بود؟ خدا چطور به موسی کمک کرد؟ شما تا حالا از کسی کمک خواستی که کمکت کنه
نظر خود را بنویسید: