موضوعات قصه:
- مفهوم اطاعت از خدا
- شناخت حضرت ابراهیم و اسماعیل (علیهماالسلام)
- صبر و اعتماد به خدا
- آشنایی با عید قربان
- تفاوت خوابهای خوب و بد
- آشنایی با مفهوم شیطان و وسوسه
بچه های عزیز حضرت ابراهیم (ع) یکی از پیامبران مهربون خدا بود. اون یک پسر خوب داشت به نام اسماعیل. یه شب، حضرت ابراهیم خواب دید که فرشتهای به او گفت: «ابراهیم! خدا میخواهد اسماعیل رو قربانی کنی!»
اولش خیلی ترسید، اما سه شب پیاپی همون خواب رو دید. فهمید که این دستور خداست.
صبح به همسرش هاجر گفت: اسماعیل رو لباس تمیز بپوشون، چون میخوام با خودش برم پیش یه دوست بزرگ!
هاجر اسماعیل رو آماده کرد. پدر و پسر راهی شدند. در راه، سه بار شیطان اومد جلو تا ابراهیم رو پشیمون کنه، ولی حضرت ابراهیم بهش توجه نکرد و سنگی به طرفش پرتاب کرد.
وقتی رسیدند، حضرت ابراهیم اسماعیل رو روی زمین خوابوند و چاقو رو روی گردنش گذاشت، اما هرچقدر تلاش کرد، چاقو نمیبرید!
خدا به ابراهیم فرمود: «تو امتحانمو قبول شدی!» و یه گوسفند از بهشت فرستاد. حضرت ابراهیم گوسفند رو قربانی کرد و خیلی خوشحال شد. از اون روز به بعد، این روز شد عید قربان.
حدیث موضوعی:
قالَ الإمامُ الرِّضا علیهالسلام: عَلَیکَ بِالصَّبرِ فَإِنَّهُ لا دِینَ لِمَن لا صَبرَ لَهُ.
(عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۵۰)
امام رضا (ع) فرمودن: همیشه صبر داشته باش، چون کسی که صبر نداره، دین و ایمانش کامل نیست.
نتیجهی قصه:
خدا همیشه ما رو امتحان میکنه تا ببینه چقدر بهش اعتماد داریم. حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) با اینکه دلشون میخواست کنار هم باشن، به حرف خدا گوش دادن و صبر کردن. برای همین خدا خیلی خوشحال شد.
فعالیت پیشنهادی:
نقاشی: از بچهها بخواه گوسفند بهشتیای که خدا فرستاد رو نقاشی کنن.
بازی با برچسب: تصویر حضرت ابراهیم، اسماعیل، شیطان، و فرشته رو به صورت برچسب بده و بچهها ترتیب داستان رو روی کاغذ بچینن.
گفتوگو و پرسش و پاسخ:
به نظر تو چرا حضرت ابراهیم کار سختی داشت؟ اگه خدا از ما کاری بخواد، ما باید چیکار کنیم؟
نمایش و بازی نقشآفرینی:
یکی نقش حضرت ابراهیم، یکی اسماعیل، یکی شیطان، و یکی فرشته رو بازی کنه. بازی رو با وسایل ساده اجرا کن و بچهها رو توی نقشها ببر.
بازی گروهی تعاملی:
بازی «شیطون بچه جون» با روایت داستانی اجرا کن: هر بار که "شیطون" میاد، بچهها باید تصمیم بگیرن به حرفش گوش کنن یا نه.
نظر خود را بنویسید: