شعر از پشت کوه دوباره

فرم ورود به مربیآموز

خرید اشتراک

مربیآموز

مربیآموز

شعر از پشت کوه دوباره
شعر از پشت کوه دوباره
انتشار شده در 1402/8/20 با 747 بار مشاهده

از پشت کوه دوباره
خورشید خانوم در اومد

با کفشای طلا و
پیرهنی از زر اومد

آهسته تو آسمون
چرخی زد و هی خندید

ستاره ها رو آروم
از توی آسمون چید

با دستای قشنگش
ابرا رو جابه جا کرد

از اون بالا با شادی
به آدما نیگا کرد

دامنشو تکون داد
رو خونه ها نور پاشید

آدمها خوشحال شدن
خورشید با اونها خندید

بهارتابستان
نسخه جدید آماده است!
پروفایل
خانه
برچسب ها
جستجو