شعر مادر بزرگ خوبم، یه دنیا مهربونه

فرم ورود به مربیآموز

خرید اشتراک

مربیآموز

مربیآموز

شعر مادر بزرگ خوبم، یه دنیا مهربونه
شعر مادر بزرگ خوبم، یه دنیا مهربونه
انتشار شده در 1402/2/15 با 832 بار مشاهده

مادر بزرگ خوبم
یه دنیا مهربونه

قصه‌های قشنگی
برای من می‌خونه
 
یه عالمه کار خوب
یادم داده بی‌بی جون

گفته همیشه باشم
یه دختر مهربون
 
وقت اذان ما رفتیم
به مسجد محله

مسجد ما پُر بود
از یه عالمه فرشته
 
فرشته‌ها صف به صف
با چادرهای زیبا

آروم آروم می‌گفتند
حرفشونو با خدا
 
قایم شدم من
زیر چادر بی‌بی ‌جونم

تا مثل یک فرشته
نمازمو بخونم
 
بعد نماز نشستم
کنار سجادمون

گوش می‌دادم دعایی که
داشت می‌خوند بی‌بی جون
 
یواش یواش خوابم برد
به آسمون رسیدم

مثل فرشته بودم
با چادر سپیدم
 
دوروبرم شکفتن
شکوفه‌های رنگی

هنوز ندیده بودم
باغی به این قشنگی
 
بی‌بی با مهربونی
دست رو سر من کشید

با صدای بی‌بی جون
خواب قشنگم پرید
 
توی خونه بهم داد
یه هدیۀ قشنگی

یه چادر سفید
با گل‌های رنگی رنگی
 
چادر گل گلی‌مو
دوستش دارم من زیاد

با هدیۀ بی‌بی جون
شدم یه عالمه شاد

نمازخداوندحجابمسجدمادربزرگ
نظرات

ما همه نظرات رو می‌خونیم و پاسخ میدیم

خیلی خوب!
نام خود را وارد کنید.
 
لطفا شماره موبایل خود را بصورت 09XXXXXXXX وارد نمایید.
خیلی خوب!
نظرت رو برامون بنویس.
مطالب مرتبط
مطالب پیشنهادی
نسخه جدید آماده است!
پروفایل
خانه
برچسب ها
جستجو