قصه رام کردن اسب وحشی

فرم ورود به مربیآموز

خرید اشتراک

مربیآموز

مربیآموز

قصه رام کردن اسب وحشی
قصه رام کردن اسب وحشی
انتشار شده در 1401/8/1 با 719 بار مشاهده

امام حسن عسکری علیه السّلام، توانایی های زیادی داشتند.یکی از توانایی های ایشان، رام کردن اسب وحشی بود. روزی از روزها، خلیفه ی زمان ایشان، اسب چموش و خطرناکی داشت که هیچ کس نتوانسته بود آن را رام کند و سوارش شود. یک روز از امام خواست تا سوار آن اسب وحشی شود . قصدش این بود که حیوان امام را به زمین بکوبد یا با لگد به او صدمه بزند. امیدوار بود که امام با این حادثه کشته و یا زخمی شود. امام حسن عسگری (علیه السّلام) جلو رفت. دستش را روی سر اسب گذاشت و نوازش کرد و به آرامی سوارش شد و به طرف خلیفه حرکت کرد و فرمود:« این حیوان که بسیار آرام و نجیب است ! » خلیفه که از خجالت و دستپاچگی نمی دانست چه کند گفت:«حالا که توانستید آن را رام کنید من آن را به شما هدیه می دهم.»

شهادت امام عسکری عمیلاد امام عسکری عاسب
نظرات

ما همه نظرات رو می‌خونیم و پاسخ میدیم

خیلی خوب!
نام خود را وارد کنید.
 
لطفا شماره موبایل خود را بصورت 09XXXXXXXX وارد نمایید.
خیلی خوب!
نظرت رو برامون بنویس.
مطالب مرتبط
مطالب پیشنهادی
نسخه جدید آماده است!
پروفایل
خانه
برچسب ها
جستجو