قصه شهادت حضرت زهرا

فرم ورود به مربیآموز

خرید اشتراک

مربیآموز

مربیآموز

قصه شهادت حضرت زهرا
قصه شهادت حضرت زهرا
انتشار شده در 1396/11/18 با 519 بار مشاهده

بعد از پیامبر توی شهر مدینه آدم های بدی حاکم شدن و به امام علی(ع) و حضرت زهرا (س) ظلم می کردن.
یکی از روز ها که امام علی(ع) توی خونه بود ، حاکم های بد با نگهبان ها به در خونه امام علی رفتن و با مُشت و لگد در میزدن و صدا می زدن :ای علی بیا و با ما دوست باش.
اما امام علی(ع) دلش نمی خواست با این آدم های بد دوستی کنه و در رو به روی اونها باز کنه . حضرت زهرا(س) به امام علی(ع) گفت : پسر عمو ، بزار که من برم و جوابشون رو بدم ، شاید از اینجا برن.
وقتی حضرت زهرا (س) عزیز ما به سمت در خونه رفت ، نگهبان های بد جنس در رو آتیش زدن و به سمت حضرت زهرا (س) انداختن… در نیمه سوخته و بزرگ، روی حضرت زهرا (س)افتاد و باعث شد ایشون زخمی و مریض بشن.
حضرت زهرا ی (س) خوب ما چند روزی توی خونه مریض و بی حال بودن و بعد از چند روز پیش خدا رفتن.

شهادت حضرت زهراشهادتفاطمیه
نظرات

ما همه نظرات رو می‌خونیم و پاسخ میدیم

خیلی خوب!
نام خود را وارد کنید.
 
لطفا شماره موبایل خود را بصورت 09XXXXXXXX وارد نمایید.
خیلی خوب!
نظرت رو برامون بنویس.
مطالب مرتبط
مطالب پیشنهادی
نسخه جدید آماده است!
پروفایل
خانه
برچسب ها
جستجو