چند شعر فصل پاییز

شعر چکه چکه می چکد

شعر یک عمر مانده

شعر شروع هر کار خوب

شعر پاییز چه رنگارنگه

شعر پاییز آمد دوباره برگها شدن ستاره

قصه نی نی دایناسور مهربان

قصه فروتنی پیامبر صلی الله علیه و آله

قصه تولد لاک پشت ها

سارا هیجان‌زده بود که شبِ تولد بچه لاک‌پشت‌ها فرا رسیده و او و پدرش به ساحل می‌روند تا این صحنه شگفت‌انگیز را ببینند. اما در میانه مسیر، اتفاقاتی غیرمنتظره پیش می‌آید که سارا را با حقیقت سخت زندگی لاک‌پشت‌ها آشنا می‌کند. آیا همه بچه لاک‌پشت‌ها می‌توانند به دریا برسند؟

قصه امام کاظم علیه السلام و مرد بد اخلاق

یه روز امام کاظم علیه السلام داشت از کنار یه باغ زیبا رد می‌شد. باغ پر از درختای پربار بود، ولی صاحب باغ یه آدم بداخلاق بود. بیا ببینیم امام با این آدم چیکار کرد!

شعر سی ام آذره و یک شب زیبا

شعر شب قدره بچه ها دعا کنید